جدول جو
جدول جو

معنی آگاه شدن - جستجوی لغت در جدول جو

آگاه شدن
باخبر شدن، خبردار شدن
تصویری از آگاه شدن
تصویر آگاه شدن
فرهنگ فارسی عمید
آگاه شدن
خبر شدن آگاهی یافتن مطلع گشتن
تصویری از آگاه شدن
تصویر آگاه شدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آگاه کردن
تصویر آگاه کردن
باخبر کردن، هوشیار ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آگاهاندن
تصویر آگاهاندن
آگاه ساختن، آگاه کردن، آگاهی دادن، باخبر کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آرام شدن
تصویر آرام شدن
آرام گرفتن، فرو نشستن خشم و اضطراب
آرمیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آگاه کردن
تصویر آگاه کردن
مطلع کردن با خبر کردن خبردار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
فاسد شدن ضایع گرداندن، پوسیدن گندیدن، ویران شدن، نابود گردیدن هلاک شدن، خشمگین شدن، پریشان شدن دل مشغول گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپاه شدن
تصویر سپاه شدن
جمع آمدن مجتمع شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آسان شدن
تصویر آسان شدن
سهل شدن آسان گردیدن تیسر
فرهنگ لغت هوشیار
آرامیدن، آرام گرفتن فرو نشستن اضطراب فرو نشستن خشم، باز ایستادن باد و طوفان و انقلاب مقابل بشوریدن، باز ایستادن از گریه، ازبین رفتن درد عضوی مانند دندان ساکن شدن درد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آگاه گشتن
تصویر آگاه گشتن
خبر شدن آگاهی یافتن مطلع گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آماده شدن
تصویر آماده شدن
حاضر شدن مهیاگردیدن بسیجیدن
فرهنگ لغت هوشیار
دور شدن گم شدن، از خانمان و وطن دور ماندن، یا آواره شدن از تخت و گاه. از سلطنت دور ماندن از تاج و تخت دور ماندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آوازه شدن
تصویر آوازه شدن
مشهور شدن، مایه عبرت گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آباد شدن
تصویر آباد شدن
عمران پذیرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
آبله بر آوردن، عقده ای که بسبب راه رفتن بسیار در پا پیدا شود، کوفته شدن خسته گشتن، مجروح شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آگاهاندن
تصویر آگاهاندن
آگاه کردن خبردادن اخبار اعلام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آوار شدن
تصویر آوار شدن
((شُ))
خراب شدن، فرو ریختن، وارد شدن ناگها نی تعداد زیادی مهمان بر کسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سپاه شدن
تصویر سپاه شدن
((~. شُ دَ))
جمع آمدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آگاهاندن
تصویر آگاهاندن
((دَ))
آگاهانیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آوازه شدن
تصویر آوازه شدن
((~. شُ دَ))
شهره شدن، مایه عبرت گشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آگاهاندن
تصویر آگاهاندن
اعلام کردن، مطلع کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آگاه کردن
تصویر آگاه کردن
مطلع کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تباه شدن
تصویر تباه شدن
حیف شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آگاه کردن
تصویر آگاه کردن
Enlighten
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آگاه کردن
تصویر آگاه کردن
éclairer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از آگاه کردن
تصویر آگاه کردن
просвещать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آگاه کردن
تصویر آگاه کردن
erleuchten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آگاه کردن
تصویر آگاه کردن
просвітлювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آگاه کردن
تصویر آگاه کردن
oświecać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آگاه کردن
تصویر آگاه کردن
启发
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آگاه کردن
تصویر آگاه کردن
iluminar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آگاه کردن
تصویر آگاه کردن
illuminare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آگاه کردن
تصویر آگاه کردن
iluminar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آگاه کردن
تصویر آگاه کردن
verlichten
دیکشنری فارسی به هلندی